سفارش تبلیغ
صبا ویژن
رادیو جیــــــــــــــــــبی

اول قراااااااار نبود بسوزند عاشقان

بعدا قرار شد بسوزند عاشقان

آره جونم اینجوریاس !!اینقدر بهت گفتم  بابا آخر عاقبت نداره ها. بیچاره می شیا.دیدی کشکی کشکی سرت شیره مالیدن؟ حالا بسوز.ولی می دونم تو از عاقبتش همچین با خبر با خبرم نبودی که .همینه دیگه. منم که گفته بودم آقا مجوز نداری شاعر نشو...اصلا به ما چه!! ما که جزو مشمولان این خزئولات نیستیم که. به قول مامانم تو هنوز دهنت بوی شیر می ده... هر چند شیری که ندیدیم که. تا اونجا که یادمونه هر چی بوده شیرخشک بوده و بس.اصلا به ما چه!!!فعلا که بزرگ شدیم رفت دیگه. حالا به هر زوری بود.

خلاصه از ما گفتن بود اینقدر نشین پای چت نداره آخر عاقبت .اصلا چه ربطی داشت نه؟ربط نداشت؟چت به عشقو عاشقیو اینا.نداشت یعنی؟خب به ما چه اصلا!!!من تا اینجاشو بهت گفتم دیگه ربطش با خودت. همه چیرو که نباید لقمه کنن بذارن تو دهنت.پس تو کی می خوای بزرگ شی بچه.فقط لنگ دراز می کنی؟این باید همچنان آک بمونه؟خب بمونه به ما چه اصلا!!!خب کوفتو به ما چه.هی زرتو زرت به ما چه به ما چه.

راستی بچه ها جون دلم واستون یه جیگیلی شده بود.واقعا بی کامپیوتری بد دردیا آقا بــــــــــــــــــــد!!

دست همتونم درد نکنه اینقدر لطف فرمودید و نظراز خودتون در کردید.قربونتون برم.

همم ... آقا ! یه متن عشقولانه­ای نوشتم اصلا ماه !!!!!! 2 هفته­س دارم روش کار می­کنم ! فک کن ... !!!

اصلا یه چیزی میگم یه چی میشنوی ... با وجود اینکه خیلی بی استعدادم ولی انقدر عاشقانه­ست ... اشک تک تکتون در میاد ! حالا ببین !

این شما و این هم حاصل 2 هفته تلاش من :

 

 

خب ... ببین عزیزم ، بیا ...  کفترای قلب ذلیل شدمونو .... پر بدیم ... برن هوا ... نیان زمین ...آهای الاغ نازنین ... سر در هوا سم بر زمین ... !

تو خیلی خوبی عزیزم ! می فهمی که چی میگم !؟ اگه نفهمی .... خیلی خنگی !


ممم .... چیزه ! نگاه تو مرا ذوب میکند ... یکهو میبینی من نیست شدم ! رفتم تو زمین ... بعد هی دوستام میگن دیوونه ! دیوونه ! کجایی !؟

... وآنها نمیدانند که من ذوب شدم ...

صدای تو مرا خیلی گرم میکند ... وقتی که هی زرتوپرت میکنی...من گرم میشوم ! ...ولی خدایی هیچی شومینه­ی خونمون نمیشه !

تو خوبی ... میدانم !
آنروز که ما با هم تو کوچه­ی خلوت راه میرفتیم ... استیشن آمد ما را گرفت ... ولی تو را نگرفت ... من را گرفت ... تو در رفتی ... من آن روز خیلی از تو خوشم آمد ...چون فهمیدم خیلی زبلی ... !

گام های استوار تو مثل پرواز کبوتران است !!!! (من عاشق این تشبیه­های بدون وجه شبه خودمم! )

 

مم ... بعضی وقت ها هست که من از دست تو بسی ناراحت میشوم ...چون خبردار میشوم که باز هم رفتی gf پیدا کردی ... البته من زیاد به دل نمیگیرم چون میدانم که تو برای امتحان کردن من این کار ها را میکنی ... !

 

واااااااای که تو چقدر ماهی ....

 

 

میدونم خیلی گریه دار بود ... دستمال کسی خواست رو میزه برداره ...

بسه دیگه خواهش  می کنم .اینقدر تشویق نکنید.بابا ول کن ماچو بوس دیگه واسه چیه؟!!بفرمایید دیگه.اااااااااااااااااااااااااااه بشین سر جات دیگه توام.جنبه ی هیچی رو ندارن.همینه دیگه یکی مثه اون شاعرا که بدون مجوز میان یکی هم مثه من که همه واسش بال بال می زنن. می دونم بابا .درکتون می کنم.

همینجوریشم  کلی وقتمو گرفتی.آخه نه اینکه وقت من همینجوری نیس که ...واسه خودش کلی باارزشه.اصلا یعنی چی؟ برو عاشق شو ..به ما چه اصلا .خواستی برو معتاد شو.شما که فقط دنباله بهونه ای دیگه.

عزیزان امروز می خواییم در باره ی یکی از معذلات بزرگ جامعه یه مختصر بحثی داشته باشیم البته شما حق دارید فقط بشنوید من خودم اینجا از حق همتون دفاع می کنم.همین طور که می دونید جامعه دو مئذل بزرگ داره .البته هم اکنوم.یکی سهمیه بندی شدن بنزین و دیگری سربازیه جوانان.

می گم این سربازیم معذل شده ها(نمی دونم معزله مئذله موعزله مئزله ...)شرمنده واقعا من از پایه مشکل دارم.اره می فرمودم.اصلا یعنی چی که پسر سربازی نره؟اصلا چه معنی می ده؟ول گشتن و مفت خوری هم حدی داره آخه.اصلا این چه کاریه ؟پسر که به سن بلوغ رسیدبه محظ رئیت اولین رشته پشت لبش  باید بفرستیش بره سربازی. یه خورده که آش خنک خورد دستش که اومد نون دونه ای چنده تو گوشش می مونه اومد خونه از دست پخت مامانو آبجیو اینا ایراد که نگیره هیچ سنگم دادن بخوره صداشم در نیاد.لازم بود کتکم بخوره .بچه زدن نداره غول بچه که زدن داره که .

اصلا یعنی چی پسر عذب تو خونه بمونه؟چه معنی می ده این؟اگه دست من بود نمی ذاشتم احدی سربازی نره.همه رو از دم مشمول می کردم.کف پای صافو کمر صاف و موی صافو اینا آخه چه دلیلیه واسه معاف شدن؟همچین دلیلای قشنگی نیستن من دوس ندارم.همین حرفا رو می زنن که همه می رن سندل می گیرن دیگه. دو روز دیگه که کف پاشون شد عینه کف دستشون مثه دخترای کور می شینن تو خونه(البته به قول مامان)سر کار که نمی رن هیچ آب و دونشونم باید ساعت به ساعت عوض کنی.

اینا دیگه .همین داداشیه من. پروپرو با 23 سال سن داره واسه خودش راس راس می چرخه.آخه یکی نیس بگه تو آینده نداری پسر؟؟ تو کار نمی خوای زن نمی خوای؟؟؟؟؟ البته مورد سوم و که اگه هم بخواد فکر نمی کنم بدن.بعد توقع داره پول تو جیبیشم هر ماه حاظر باشه.اونوقت منه بیچاره مثه کزت باید از صبح تا شب اینجا یخ حوض بشکنم با یه دبه دوغ شبم رو روز کنم. اینم که اعصا بمه.اینا همش دیالوگای خودم بودا .یه وقت فکر نکنی از یه جا برداشت کردما.نه صلا به هیچ وجح.خودت که می دونی اهل هر چی باشم اهل تقلیدو این حرفا ...نه اصلا حرفشو نزن.

حالا شما بگذر .

راستی بالاخره موفق شدیم واسه ترم جدید یه خوابگاه بگیریم عی نهو زندان ابو قریب(همینه دیگه؟)عزیزانی که قصد بازدید از زندان ابوقریبو دارن ولی تا این لحظه موفق به بازدید از زندان نشدن می تونن از شعبه ی دوم اون که تازه تاسیس شده و واقع در شهر جدیده بازدید کنن. ما و مسئولان خوابگاه ابوقریب تمام تلاش خودمونو می کنیم که بهتون بد بگذره و هه حس زندان به شما القا بشه.

اصلا به ما چه؟؟به قول بابا یه خورده دندون رو جیگر بذار این چند ترمم تموم میشه. دیگه بعدشم که تکلیف روشنه. باید مدرک رو بذاریم در کوزه آبشو بخوریم .به به چه حالی می ده آب مدرک خوردن..البته از این حرفای کلیشه ای که اصلا خوشم نمی یاد چون مطمئنن واسه هر کی که کار پیدا نشه واسه من دیگه پیدا می شه .کشکه مگه؟ مگه دست خودشونه اصلا.همچین کاری پیدا کنم نفهمی از کجا خوردی.

دیگه باید برم دیگه این دفه خبر زیاد داشتم ولی اینگار پاچمونو ول نمی کنن اینا .همینجوریشم باید 600 تومن پیاده شم.صندوقم که اون پایینه دیگه.به قول شاعر به صندوق کامنتا سنگ نزنید  شاید انجا کفتری می خورد آب ...همین دیگه.

 

 


نوشته شده در شنبه 86/7/7ساعت 10:54 صبح توسط شاید خودم نظرات ( ) |