سفارش تبلیغ
صبا ویژن
رادیو جیــــــــــــــــــبی

بابا به قول خودم گفتنی عجب حل و حاسیــــــــــــه.آره جونه تو!!!

فکر کن بعد از یه قرنو خورده ای دوباره همون برنامه های قبلی.

چه حالی می ده.

فکر کن...

وقتی مامان اجازه داد که امشب دوباره مثه اونوقتا همون وقتا دیگه اره اونوقتااااااااااااااااااا دوباره شب اونم ساعت 3 پاشمو کامی رو روشن کنم چه حالی کردیم.هر دومون.هم من هم داداشی.

از خوشحالی داشتیم با ل در میاوردیم.

اینا...ببین....جونه تو در آوردیم.

اینا دیگـــــــــــــــــه

خلاصه عینهو فشنگ مثه اون وقتا پریدیم ساعتو کوک کنیم.بعد دوباره مثه اونوقتا سر این که کدوممون اول بیاد یه ساعت تو سر هم زدیم.بعدشم که خودتون می دونید دیگه داداشی خب همیشه کم میاره آخه نه اینکه خانوما دیگه بترکون مقدمن اینجا هم اول من باید آن می شدم دیگه... بعدشم هر دو خوشحـــــــــــــال رفتیم کارت خریدیم.

 

آخ که چقدر حال می ده.

داداشیم زودی پریدو دوباره عینهو فشنک آهنگای کبیری رو ریخت تو کامی.

آخه من باهاشون خیلی خاطره دارم.باهاشون حال می کنم.اونم می دونه.تا دوباره عینهو اون وقتا شب که پا می شیم اونارو گوش بدیییییم.

آی که چقدر حال می ده خداااااااااا!!!!

دیوونه ایم نه؟

اکشال نداره.حال می ده .

ساعتو که کوک کردیم و خوابیدیم هر دومون زرتو زرت یه خط در میون بیدار می شدیم ساعتو چک می کردیم.اینگاری که ما قراره ساعتو بیدار کنیم.

البته هر دومون عینهو میت غیر متحرک بودیم.میت دیگه.میت که اصلا تحرک نداره که منم چت کردما!!

همینجوری که ولو شده بودیم یه ی هویی یادمون اومد که بابا یاهو مسنجرم که تقریبا یه سالی می شه تو این کامی نصب نشده.

هــــــــــی...

 طفلکی!!!

اونم برداشتیم نصب کردیم. خوابیدیم.الانم یه نیم ساعتی می شه که آره دیگــــــــــــــــــــه...


دیگه برات بگم که نه که نصفه شبه چرتو پرتم نمی یاد خب.

 چی کار کنم وسط خواب دیدن بودم که ساعته دنگ و دنگش در اومد.

نفهمه دیگه...

 هیچــــــــــــــی نوفهمه!!!

 

تازشم کارنامه هامونو دادن.

تازشم همه رو پاس کردم.

یالا یکی به من جاییزه بده.یالاااااااااااااااااا

آقا من جاییزه می خوام.یعنی چی که هیچکی منو تشویق نمی کنه.زووووووووووووووووووووووووود .جاییزه نمی دن بعدن می گن بچه افت تحصیلی داره.خب همینه دیگه پس فردا همه رو افتادم نشونت می دم.اونوقت تو گوشت می مونه جاییزه باسم بخری.

حالا اکشال نداره حتما رفتید بخرید.من تا آخرش صبر می کنم جاییزه هارم بندازید تو همون صندوق کامنتا بعدا خودم جداشون می کنم.

نامرد استاد ریاضی کم مونده بود منو بندازه.من نمی دونم این چه جوری دلش اومده.نـــــــــــــــــــــــــه!!!

ایح تیمالن قیافه ی معصومانه ی منو موقه ی نمره دادن یادش نبوده وگرنه به دختر به این متینی و مظلومی و ساکتی و آرومی و نازی و گلی . ماهی و نجیبی و.......10 که نمی دن که.

ها

من گفتم 10؟؟

نــــــــــــــه

این چه حرفیه منو 10.؟؟

عمرااااااااا.

ایمکان نداره.

اصلا حرفشم نزن.

حتما اشتباهی تو تصحیح اوراق رخ داده.البته من تو فکر زدن اعتراض هستما شما خودشه ناراحن نکن زیاد.

خب ایشکال نداره.

حالا اینو میشه گفت شاید استاد قیافه ی معصومانه ی یه دختر معصومو یادش نبوده که چنین نمر ه ای واسش رد کرده اون اخلاق چرا آخه به من داده 15؟؟؟؟؟؟

 

هاااااااا؟؟!!

15؟

نه بابا

کی گفته؟

من گفتم؟

عمرررررررررررررا...

اصلا حرفشم نزن.

ایحتمالا از دستش در رفته.

حالا بگذریم.

بالاخره استاده دیگه

اصلا عشقش می کشه منو بندازه

ها؟

اینداخته مگه؟

نه بابا این یکی به جــــــــــونه اون یارو شایعس.بابا این مطبوعاتیا شایعه درس کردن.به جونه خودش شایعاته.همش دروغــــــــــــــه...

عمرا؟

منو بندازه؟

یعنی چی؟

مامانمو میارم سرش...

 مگه کشکه؟

هـــــــــــــــــی نفس کــــــــــــــــش!!!

شق

شق

شتلق

.

.

.

هـــــــــــــــا

دیدی حالشو گرفتم؟

نه خداییش حال کردی؟

اینارو باید اینجوری حالشونو گرفت...

حالا بیایید یه خورده بخندیم  حال کنیم

ها

ها

ها ها ها

هو

هو

هی هی هی

هی

هی

 

دیم دادام

دیم دیم دیم دارارم دارام دارام دام

حالا همه دستا بالا

دام دادام دادام دام

دادا دادام دام دام

ای بابا ریتمو خراب کرد ی دیگه خب بلد نیستی نخون دیگه

بسه دیگه

عزیزان به جایگاهاشون برگردن.

دستاتونم بیارید پایین دیگه نصفه شبی مگه وقته کف زدنه؟

دو مین تنهاتون گذاشتما ببین کلاسو گذاشتن روسرشون.عینهو بچه های کلاس اولی می مونن.بابا شما دیگه بزرگ شدید.والا زشته بلا زشته....

اصلا کلاس تعطیله

برید خونه هاتون.

آقا برو اینجا وای نسا

کلاس تعطیله

 


نوشته شده در یکشنبه 86/11/21ساعت 5:13 صبح توسط شاید خودم نظرات ( ) |

مامااااااااااااااااااااااااااان دلم باسه اینجا تگن شده بـــــــــــــــــــــــــــــــود.

اصلا به من کار نداشته باشید بذارید گیه کنم.

اوااااااااااااااااا اواااااااااااااااااااااااا(اینا گریس اوا نیس که)اوووووووووووووووووووووووووووووووااا

نه ولم کن.ول کن می خوام گیه کنم.

دلم با سه اینجا یه زززززززره شده بود.

پاشو بذا نیگات کنم .

چقدر بزرگ شدی گلم؟به به حال می کنم.بابا عجب قدی کشیدی.چه سری چه دمی عجب پایی پرو بالت سیـــــــــــاه ...بابا یکی جلو منو بگیره .

مامااااااااااااااااااااااااان

فکر کنم یه سه ماهی می شه؟

هــــــــــــــــــــی...

 ببین روزگار با آدماش چی کار می کنه؟دیدی؟نه! جونه من دیدی؟ندیدی یعنی؟اون بمیره واقعا ندیدی؟

اون آقاهه کفن شه ندیدی؟

خب تو کوری پس.یعنی ببخشید چشمات موچ چل داره.

همینه دیگه .

دیگه از این بدتر که یه بلاگر ماهرو از وبلاگش جدا کنن؟

بابا لعنت به هر چی درس و دانشگاهه که اینجوری جدایی می ندازه. آقا نخواستیم.اصرار نکن.تو بمیری من دیگه پامو تو اون دانشگا نمی ذارم.نه اصرار نکن.پاچمو ول کن بابا اصلا ایم کان نداره...

نــــــــــــــــــــــه

بذا گریه کنم.

ماماااااااااااااااااااااااااااااان...

دلم پره خــــــــب!!

الان دارم از شدت ناراحنی دگمه های کی بردو می کنم.(نــــــــــــــــــــــــــــه!! این چه طرز خوندنه.گفتم می کنم.یعنی از جا می کنم.در می یارم)آره بابا، حواست باشه اشتبایی نخونی دیگه.

همین آدمای بی سوادن که باعث می شن یه سری وبلاگ بی گناه به جرم مفاسد اجتماعی فیلتر شن دیگه.

راستی چه خبر؟

آخه نه اینکه من تقریبا یه قرنی می شه آن نشدم همه چی از یادم رفته.هنوزم فیلتیرینگ می کنن یعنی؟ارهههههههههه!!

خب به ما چه ...

هِِِِِِِِِِِِِِِِِِِـــــــــــــــــــی...

یاهو مسنجر!!!

چی بود اصلا؟؟؟

سخت افزار؟

نرم افزار؟

یادم نیست

اصرار نکن

فقط یادمه چیز خوفی بود

یادش بخیر!!!

ساعت 2 نصفه شب...

صدای زنگ ساعت...

واااااااااااااااای

عجب دوران خوفی بـــــــــــــــــــــــود

مامااااااااااااااااااااااااااااان

من بازم چت می خوااااااااااااااااااام

اووووووووووووووووووووا

اوووووووووووووواا

 

آره بابا

خیلی خوف بود

فک کنم یه دوره ای معتادشم شده بودم.

بابا عجب آدمی بوداااااااااا

ببین روز گار چه می کنه .این صد بار.

شرمنده.اگه زرتو زرت تکرار می کنم محض تاکیده.یعنی که شما دقت کنید که چه می کنه این روزگــــــــــار.

آقا همین که خواستم بیام آپ کنم از یه طرف خوشحااااااااااااااااال از اون طرف پسورد یادم نمی یومد.هر چی از یمین و یسار به این کله فشار اوردیم بی فاییده بود.خب بالاخره آی کیویی گفتن ظرفیتی گفتن.کامپیوترم باشه بعد از این همه مدت خب یادش می ره دیگه.خلاصه 60 تا خزئولات وارد کردم تا پارسی جون مجوز ورود دادن.

آقا مرسی.خیلی آقایی.

جبران می کنیم.

دیگه دلم باست بگه که بالاخره بعد از سه ماه جون کندنو عرق ریختن دولت حال دادو بعد از سه ماه پاچمونو ول کرد گفت برید تا اول بهمن حال کنید.

خب عزیزان 3 ...2...1...

حــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــال

حال کردید ؟خب بسه دیگه همین قدر.خودتونو جمعو جور کنید  تا کسی نیومده....

بابا دولت خیلی آقایی.حال کردیم.

ماله شمارم جبران می کنیم.

البته تعطیلات که چه عرض کنم اینجا شدیم کزت.

آه دیگه کزت...

قربونه خوابگاه برم که یه هفته پشت سر همم بخوابی کسی سراغتو نمی گیره.اینجا بخوای نخوای 6 به بعد باید ناهارتم خورده باشی.

بعدشم که چه بخوری چه نخوری  ظرفا با توس.

آی روزگار ببین چه می کنی با آدما.....

آقا دلم می خوااااااااااااااااااااااد.

دیگه بستونه.زیادی داره تو وبلاگم بتون خوش می گذره.

برو دیگه.

ااااا

برو دیگه

آقا برو.

پراید آلبالویی ...

آقا حرکت کن وای نسا...

پرو

 پروووووووووووووو

وایساده نیگا نیگا می کنه.

بــــــــــــــــــــله.خب می دونم خوشگل ندیدید اینم می دونم که من خیلی خانم و نازم.ولی حالا شما کوتا بیا.اینقدر نیگا می کنی مردم چی می گن؟

ای باب برو دیگه دهنه مردمم که نمی شه بست.پس فردا از همین نیگاها فیلم می گیرن می دن بیرون حالا بیا جمش کن.

برو آقا برو.

بروووووووووووو

ماماااااااااااااااان

این آقا هه نمی ره.

پررو

پررو

اصلا خونه ی خودمونه

 

هـــــــــــــــــــــــــی

یارو...

نظر یادت نره.


نوشته شده در چهارشنبه 86/10/26ساعت 9:54 عصر توسط شاید خودم نظرات ( ) |